عید نوروز

خانه کعبه، مکه

طبیب من طبیب من دوای من خدای من

بر در خانه ی تو هدیه ی نا قابله من

ذکر من ناله ی من دعای من خدای من

این تو وکرامت و بزرگی و عنایتت

این من و جرم من و خطای من خدای من

تو مرا صدا زدی بنده ی من بنده ی من

من تو رو صدا زنم خدای من خدای من

 

ربنا اغفر لنا ندای من خدای من

 

جز تو کس ندارد ای با خبر از راز همه

خبر از گریه یه بی صدای من خدای من

به علی قسم مرا به صاحب الزمان ببر

به علی قسم مرا به صاحب الزمان ببر

که بود امام و مقتدای من خدا ی من

جگرم خون شده بر غریبی حسین تو

خانه ی دل شده کربلا ی من خدا ی من

سلام من به تو یا صاحب الزمان به فدایت

 

چه میشود شنوم  در کناره کعبه صدایت

سلام من به تو ای روح حج حقیقت ایمان

عزیزه گمشده ی دوران یگانه مهدی دل

 

سلام من به مدینه

به آستانه رفیعش

به مسجد نبوی

به لاله های بقیعش

سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش

سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش

 

نشسته باز دلم پشت دربه بسته ی آنجا

گرفته باز دلم بحر قبر مخفی زهرا

تو ای مسافر شهر مدینه در دل شبها

نبود هر چه گشتم نشان ز مرقد زهرا

سلام من به تو ای بانو ایی که مرد نبردی

ز غیر هر چه که دیدی به یار شکوه نکردی

سلام من به بازو کبودی رویت

 به سرخی اشکه تو سپیدی مویت

یا زهرا

مدینه منزل قران

مدینه محفل قران

درونه دل خبر داری

تو از درد دله قران

مدینه شهر پیغمبر

خدا بر تو نظر دارد

که هستی شهر پیغمبر

مدینه شهر گلهایی

چه گلهایی همه پر پر

بود کعبه گرفتارت

که هستی تربت زهرا

چرا با ما نمیگو یی حدیثه غربت زهرا

چرا خاموش و دلگیری

 

 

حالا سلام

امیدوارم حال همگی خوبه خوب باشه من که هنوز خوب نشدم

 

کل عام و انتم بخیر

 

 

یا مقلب القلوب و الابصار 
 یا مد بر اللیل و النهار

  یا محو ل الحو ل وا لا حو ل

 حول حا لنا الی احسن الحال

 

 

 

 

 

 

 

 

سرما خوردگی

سلام به همه ی دوستای خوبم

چشمتون روز بد نبینه توی این بیست سال زندگیم اینجوری سرما نخورده بودم تب و لرزه شدید و گلو درد و ....الانم بهترم  اینجام که قربونش برم اصلا آمپول و اینا تو کارشون نیست وگرنه من زودتر خوب میشدم

از .. به این ور همش مریضم هی خوب میشم دوباره یه مدت بد صدام میگیره علتشم واکسن نزدنه صدفم همین جوری شده آخه سه ساله پیش زده بودیم نباید دیگه مریض میشدیم ولی اونایی هم که واکسن زدن همچنان مریضن

بانو جون گفته بودن لحظه تحویل سال یادشون کنم چشم حتما

 امسال اولین سالیه که من و صدف پیشه هم نیستیم آخی ولی قول میدم برای صدف و بانو دعای مخصوص کنم آخه نا سلامتی  ما اونجا کلی با هم خاطره داریمااا

برای تمومه خواننده های خوبه بلاگمم دعا میکنم که قسمتشون بشه

منم که دیگه  مشغوله سوغاتی خریدن هستم و کلی سرم شلوغه

راستی دعا کنید حالم زودتر خوب بشه وگرنه براتون دعا نمیکنم

در آخرم اینکه هر حاجتی دارید بگید من اونجا در همون باره  براتون دعا کنم

التماس دعاااا

تا بعد

سلام

اول میخوام برای خواننده های خوبه بلاگم که مطلبه قبلی و نگرفتن براشون یه کوچولو توضیح بدم

عقربه کوچیکه که بینه ده و یازده باشه قاعدتا از اونورم عقربه بزرگه باید روز پنج یا همون بیست و پنج دقیقه باشه دیگه نه؟ ولی ماله ما روی دوازده بود! یه خورده دیگه اگه فکر کنید میدونید من چی میگم

در جواب صدف جونم که گفته بود کی میام والا خودمم هنوزم نمیدونم  از یک ماه قبل برای بلیط اقدام کردم فعلا گیرم نیومده ولی خوب فکر کنم سیزده بدر اونجا باشم

دیگه عیدم داره یواش یواش میاد راستی لحظه ی سال تحویل چه ساعتیه ؟ من که نمیدونم چون اصلا تقویم ۸۵ نداریم دیگه جراتم نمیکنم به تقویم یه سری بزنم آخه شمارش معکوس شروع شده دیگه وایییییی

 

راستی شما لحظه سال تحویل کجایید ؟ ما که اگه خدا بخواد میخوایم بریم زیارت خواستم برم خبرتون میکنمصدف میدونه کجا میرم شما چه طور؟

هنوز بهار نیومده عطسه های من شروع شده روی بیستا بیشتر عطسه میکنم صدامم که  گرفته در نمیاد

فعلا

 

و این نیز بگذرد

سلام

نمیدونم چند روزه چرا این دوتا ساعت همش می خوابن و باز به حیای خودشون شروع میکنن به تیک تاک کردن

دیروز خواهرم اومد و با نگرانی گفت خواهر جون خواهر جون این ساعتو من امروز نیگاه میکردم خوب گفتم خوب بعدش گفت عقربه بزرگه روی ساعته دوازده بود اونوقت عقربه کوچیکه بین ده و یازده بود گفتم خوب مگه چیه گفت نه گوش نکردی چی شد رفت و بدو بدو ساعته رو میزی و آورد و گفت ببین این جوری بودااا حالا هول کرده بود و از اونورم غش کرده بود از خنده نشونم داد واییییییییییییی فک کن

نه یه لحظه فک کن

 

 

تا بعد

 

سلام

یه دو هفته ایی بود که نبودم حسابی بهم ریخته بودم . نمیدونم چه حسی بود ولی... تموم ذهنم و افکار مسخره پر کرده بود . چقد بهم سخت گذشت ولی هر چه بود گذشت 

امروز برای این اومدم و نوشتم چون بلاخره معلوم شد که من باید چی کار کنم الانم پشیمونم که وقتم هدر رفت عب نداره مهم اینه که من تنها برنمیگردم آخ جونم خدایای شکرت

 

دو راهی

سلام

خیلی بده آدم سره یه دو راهی که چه عرض کنم چهار راهی بمونه و ندونه چی کار کنه اصلا ندونه کدوم راه درسته و کدوم راه غلطه

ای خدا ....

هر کدوم از این راههام سختی های خودشه و داره میدونم ولی....

         همش به خودم میگم  میتونم طاقت بیارم

 

خدایا کمکم کن

 حالم بد خیلی بد

غریب آشنای من! کاش میتونستم...

منم یکی مثه همه نه؟